طاهاطاها، تا این لحظه: 14 سال و 1 ماه و 30 روز سن داره

گلهای زندگیمون... طاها و طنین

طاها جونم..... تولدت مبارک

چی بگم من... بگم ماشالله پسرم ک بزرگ شدی! بگم ماشالله مامانی با این تیپ و قیافه ات! بگم عزیز مامان.... تولدت مبارک!   این عکس، مال قبل مراسم هست... طاها و طنین درحال آماده باش و نگهداشته شده از شیرجه ای ک میخواستن بزنن توی کیک!   اینم دوتا عکس درحال خاموش کردن شمعها... بیا شمعها رو فوت کن ک انشالله صدسال زنده باشی ...
21 اسفند 1391

ایندفعه بیشتر طنین...

سلام... روز و شبتون بخیر... این عکس ناز رو ببینین... مال 4 ماه پیشه... اون موقع دخترم 6ماهه بود و الان 10 ماهه هست. توی دوربین گیرکرده بود و تازه تونستم درش بیارم... محشره نه؟   اینم دوتا تصویر از نودالیت خوردن طنین مامان... اینقدره عاشق اون رشته های باریکش هست ک نگو...   اینم ی شب خوش آب و هوا تو پارک... و اولین تاب تاب عباسی بازی کردن دخملی جالبه ک مثل همه بچه ها برای پایین آوردنش کلی جیغ و گریه شنیدیم... وابسته شده وروجک!   اینم عکسایی ک توی تولد عمورضا گرفتیم...   ...
8 اسفند 1391

بازم عکس از زمستان سال 91

امروز دل ما برای بابایی تنگ شده بود... اینقدر ب مامان گفتیم تا مارو حاضر کرد و برد پیش بابایی من ازبس اتاق بابایی برام عجیب و غریب بود، نگاه ب خود بابایی نکردم و حتی برام مهم نبود بغلش هستم یا نه، اما خوب اینور و اونور رو برانداز کردم تا خوب تو ذهنم بمونه... برگشتیم و مامان حسابی ازمون عکس گرفت!!!   تو حیاط مجتمع نشستیم... من سویچ دارم و طاها ی شکلت خیلی خیلی خوشمزه... ب منم نداد بخورم!   اینم طاها جون درحال بازی تو محوطه! ...
2 اسفند 1391
1